اهنگ عاشقونه از مهراد

من چله نشین شب چشمای تو هستم دل را به دخیل رخ زیبای تو بستم یک لحظه تو را دیدم و یک عمر شکستم ای بی خبر از حال پریشان و خرابم از شدت زیبایی تو من در عذابم هر شب به خیال تو نخوابم که نخوابم ای جان به قربان همان صورت خندان توست دل پریشان شده از حالت چشمان توست درد و درمان من آن چشمان خمارت شده بند و زندان من آن گرمی دستان توست آرام بگیرم سر کوی تو به یک عمر از عاشق دل داده ی خود روی مگردان یک لحظه تو را داشتنت همچو خیال است یک گوشه چشمت به من خسته بچرخان

پاسخ به

×