خوب شد دردم دوا شد

مجلۀ هنری تحلیلی کافه کاتارسیس مجلۀ هنری تحلیلی کافه راه امشب می‌برد سویت مرا می‌کشد در بند گیسویت مرا گاه لیلا، گاه مجنون می‌کند گرگ و میش چشم آهویت مرا من تو را بر شانه‌هایم می‌کشم یا تو می‌خوانی به گیسویت مرا زخم‌ها زد راه بر جانم ولی زخمِ عشق آورده تا کویت مرا خوب شد دردم دوا شد، خوب شد دل به عشقت مبتلا شد خوب شد خوب شد دردم دوا شد، خوب شد دل به عشقت مبتلا شد خوب شد