یکی سیراب یکی تشنه یکی تو دستشه دشنه یکی از آب محرومو یکی آروم لب چشمه یکی تو فکر ناموسش تو فکر دین و قاموسش یکی فکر یه انگشتر شده خوابش و کابوسش یکی سر روی سجادست پُره عشق و آزادست یه مرد این ور یکی اون ور واسه نامردی آمادست واست می‌میرم یا حسین غریب کربلا حسین حسین عزیز علی و فاطمه زهرا حسین زینب پریشون حسین دلش پره خون حسین از غصه دوری تو رقیه گریونه حسین یکی ظالم یکی مظلوم یکی اشک هاش شده معلوم یکی می خنده از شادی یکی ناراحت و مغموم

پاسخ به

×