“میم … مثلِ مرد !”

مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری شد دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد !مرد موهاش بلند نیست که توی بی کسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همه دنیا !مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی بشه !مرد حتی درداشو اشک که نه ، یه اخمِ خشن میکنه و میچسبونه به پیشونیش !یه وقتایی ، یه جاهایی ، به یه کسایی باید گفت : “میم … مثلِ مرد !”