کاناکی در اتاقی بیدار می شود و حس گوشنگی او از بین رفته او سراغ دوستش را از رعیس کافه می گیرد او زنده است بعد از فهمیدن اینکه در خواب به اوگوشت انسان خورانده اند تا گوشنگی اش بر طرف شود رعیس کافه به او پیشنهاد کار می دهدو...
 4 سال پیش

پاسخ به

×