بذار بگم با زبون ساده همین حسین حسینم از سرم زیاده

به چشم تو بدهکارم، به عشق تو گرفتارم نمی‌خوام از خدا چیزی، تا وقتی که تو رو دارم بذار بگم با زبون ساده همین «حسین حسین» هم از سرم زیاده خدا اجازه‌شو به هر کسی نداده ـــــــــــــــــــــــــــ پُرِ دردم... دوا می‌شم، منم حاجت‌روا می‌شم دلم قرصه با دست تو، تُوی محشر سوا می‌شم خودت سرشتی آب و گل من مگه خودت کاری کنی برا دل من با دستای خود تو حل شه مشکل من ـــــــــــــــــــــــــــ من اون ذره‌م که ناچیزم، تویی عشق دل‌انگیزم دلم گرمه به اشکی که تو دریای تو می‌ریزم دلم شده باز مسافر تو یه روز می‌شم تو کربلا مجاور تو آوارۀ عالم می‌شم به خاطر تو