من امیدوارم که وقتی مُردم، یک آدم بافهم و شعوری پیدا بشود و جنازهی مرا توی رودخانهای، جایی بیندازد. هرجا که میخواهد باشد، ولی فقط توی قبرستان، وسط مردهها، چالم نکنند. روزهای یکشنبه میآیند و روی شکم آدم دسته گل میگذارند، و از این جور کارهای مسخره. وقتی که آدم زنده نباشد، گل را میخواهد چه کار؟ مرده که به گل احتیاجی ندارد آدم تا زنده است باید از کسی که دوستش دارد گل هدیه بگیرد
کتاب: ناتور دشت اثر سلینجر
صدا:فاطمه آزادی
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت