آقای سام تنها کسی بود که دستگاه تصفیه دارد و ضایعات جزایر دیگه را مفت و مجانی می گیرد و کود می سازد و به همه جزایر می فرشد در جزیره شهر موشکی اهالی جزیره تصمیم گرفتن تصفیه خونه بسازن و خودشون کود بسازن بقیه جزیره ها از این کار آنها استقبال کردن و آنها هم درخواست ساخت تصفیه خونه دادن و همین کار باعث کساد شدن کار آقای سام آقای سام جاسوسی را به جزیره می فرستد تا تصفیه خونه را نابود کند پس از نابود شدن تصفیه خونه همه جزیره ها درخواست ساخت تصفیه خونه را لغو کردن و دوباره کار آقای سام رونق گرفت آقای سام دو کنسول بازی به دو قلو های دانشمند جزیره که از طریق جاسوس هایش داده به آنها هدیه داده بود که در آنها یک فرستنده وجود داشت فاطمه دختر دانشمند جزیره این موضوع را متوجه شد آنها از این طریق یک تله برای جاسوس آقای سام گذاشتن پس از دستگیری جاسوس مشخص شد که جاسوس پسر آقای سام بوده آقای سام پس اینکه متوجه شد پسرش را گرفتن دست به عپلیات می زند ولی آن شب طوفان شن آمد و نیرو های آقا سام سقوت کردن فردا صبح فاطمه تا هواپیمای پیشرفته آقای سام را دید تا خواست از این فناوری کپی کند عمو آنها که طرفدار آقای سام است هواپیما را آتش می زند آقای سام تصمیم می گیرد به جزیره حمله کند و یه عالمه تانک وارد جزیره می شود

پاسخ به

×