به نام خداوند بخشنده مهربان راوی : جمعی از دوستان شهید محور همه ی فعالیت هایش نماز بود. ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول وقت می خواند. بیشتر هم به جماعت و در مسجد. دیگران را هم به نماز جماعت دعوت می کرد. مصداق این حدیث بود که امیرالمومنین (ع) می فرمایند: هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره می گیرد: «برادری که در راه خدا با او رفاقت کند، علمی تازه، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه. » ابراهیم حتی قبل از انقلاب، نمازهای صبح را در مسجد و به جماعت می خواند. رفتار او ما را به یاد جمله معروف شهید رجایی می انداخت؛ «به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید وقت نماز است.» بهترین مثال آن، نماز جماعت در گود زورخانه بود. وقتی کار ورزش به اذان می رسید، ورزش را قطع می کرد و نماز جماعت را بر پا می نمود. بارها در مسیر سفر، یا در جبهه وقتی اذان می شد،ابراهیم اذان می گفت و با توقف خودرو، همه را تشویق به نماز جماعت می کرد. صدای رسای ابراهیم و اذان زیبای او همه را مجذوب خود می کرد.او مصداق این کلام نورانی پیامبر اعظم (ص) که می فرمایند: « خداوند وعده فرموده؛ مؤذن و فردی که وضو می گیرد و در نماز جماعت مسجد شرکت می کند، بدون حساب به بهشت ببرد.» ابراهیم در همان دوران با بیشتر بچه های مساجد محل رفیق شده بود. او از دوران جوانی یک عبا برای خودش تهیه کرده بود و بیشتر اوقات با عبا نماز می خواند. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ سال ۱۳۵۹ بود. برنامه بسیج تا نیمه شب ادامه یافت. دو ساعت مانده به اذان صبح کار بچه ها تمام شد. ابراهیم بچه ها را جمع کرد. از خاطرات کردستان تعریف می کرد. خاطراتش هم جالب بود هم خنده دار. بچه ها را تا اذان بیدار نگه داشت. بچه
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت