داستان "دخترک کبریت فروش" داستانی غم انگیز و بی‌همتا از هانس کریستین آندرسن است که در آن یک دخترک فقیر به نام کبریت فروش در شب سال نو تنها و بی‌پناه در خیابان ها به فروش کبریت ها می‌پردازد و در انتها توسط یک فرشته به دنیای بهشتی برده می‌شود. اما مقایسه این داستان با داستان سیندرلا، که داستان یک دخترک خوش‌تیپ و خوش‌شانس است که با کمک یک جادوگر و شورتر از پادشاه می‌پذیرد، نشان از تضاد بین دو دنیای متفاوت و دیدگاه‌های متضادی درباره زندگی و قدرت دارد.

پاسخ به

×