مادر پرستار دلم

گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهد جز گپ ریز ریز با مادرم هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد هی چای ام سرد بشود هی دلم گرم آنجا که چای ات سرد می شود و دلت گرم خانه مادر است‌