ذهن ها را باید شست! اسما شعبانی
وقتی مشکلات آنقدر پیچیده و لاینحل به نظر بیایند که دستیابی به راه درست تا حدی سخت و طاقت فرسا شود طبیعی است که اگر راه آسان دیگری ولو اشتباه برای حل مشکلات پیدا شود اسم آن را هم راه حل می گذارند غافل از آن که هدف هیچ گاه وسیله ی دستیابی را توجیه نمی کند و کسی که از راه های اشتباه برای رسیدن به مقصد استفاده کند نه تنها به سر منزل مقصود نمی رسد بلکه زیان و ضرر ناشی از آن را هم باید متحمل شود. یکی از مسائل و مشکلات جامعه امروزی مسئله ی ازدواج جوانان است. ازدواج به جد امری است که مستلزم زیرساخت های مختلفی است اما گاه با سخت گیری های نا به جا و رسم و رسوم غلط این زیر ساخت ها به قدری تغییر ماهیت می دهند و دگرگون می شوند که چنان توقعاتی از جوانان ایجاد می شود که ازدواج را به امری سخت و غیر ممکن مبدل می سازد. بدیهیست که در جامعه ای که دستیابی به ساحل امن آرامش در سایه ی ازدواج ممکن نباشد احتمال گرایش و چنگ انداختن به انحرافات و ناهنجاری هایی از قبیل ازدواج سفید افزایش می یابد و نیز مشاهده ی تبعات آنها دور از انتظار نیست.
فردی که به سبب نداشتن حداقل ملاک های لازم توانایی ازدواج را ندارد لاجرم به رابطه ای روی می آورد که هر زمان بخواهد می تواند از آن خارج شود بی آن که الزامی برای تعهد در کار باشد. در نگاه اول شاید برای برخی افراد این به ظاهر راه حل خوب و بی دردسر بیاید اما موشکافانه تر که بررسی کنیم عوارض چنین روابطی نمودار می شود: آدم های بلاتکلیف با وابستگی عاطفی که اگر یکی از طرفین قصد ترک دیگری را داشته باشد بروز افسردگی هم به کلکسیون مشکلاتشان افزوده می شود و از تنهایی شاکی و از تشکیل خانواده فراری اند، روابط ناپایدار و بدون تعهدی که اگر به رابطه جنس
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت