معنی و کاربرد make در گرامر زبان انگلیسی make از آن دسته از فعلهایی است که بعدازآن فعل بدون to میآید. معنیهای مختلفی در زبان انگلیسی دارد که در این ویدیو دارد که در این ویدیو به آنها میپردازیم. make به معنی "ساختن". I made some tea last night(من دیشب کمی چایی درست کردم) I made some coffee.(من کمی قهوه درست کردم) I will make a beautiful house.(من یک خانه زیبا خواهم ساخت) make به معنی "مجبور کردن" و "باعث شدن". They made me do that.(آنها مرا مجبور کردند آن کار را بکنم) What made you come here(چه چیزی باعث شده تو به اینجا بیایی) He always makes me laugh.(او همیشه مرا میخنداند) You made me cry.(تو باعث شدی من گریه کنم) I think he is making me wait here on purpose.(من فکر میکنم او عمداً مرا اینجا نگه میدارد) make به معنی "شدن" یا "از عهده کاری برآمدن" You are going to make a good mother.(تو قرار است که مادر خوبی بشوی) You are going to make a good teacher.(تو قرار است که معلم خوبی بشوی) make به معنی "تخمین زدن". I make it eleven.(من یازده تخمین میزنم) You made it twenty.(تو بیست تخمین زدی) make به معنی "از خود ساختن". I made it up.(از خودم درآوردم) make به معنی "آشتی کردن". I made up with Jones.(من با جونز آشتی کردم) . شما هم ویدیو را تا آخر ببینید و تستهای داخل آن را پاسخ دهید.
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت