پسره اومد دستش رو بزار روی لب پانیذ که رضا دستش گرفت رضا با عصبانیت گفت:یا کری یا نفهم مگه نمیبینی داره میگه نمیخوامت دوست پسر:آقا کی باشن پانیذ:ااام چیزه رضا:دوست پسرشم کسی که پانیذ دوستش داره با این حرف رضا تمام بچه ها تعجب کرندن #پانیذ با این حرف رضا نمیدونستم چی بگم اما نمیدونم چرا انقدر حس خوبی داشتم دوست پسر:پانیذ این پسره چی میگه تو به این زودی من و فراموش کردی... پارت بعدی بزودی بووووص بای
ژانر:

پاسخ به

×