فیک شوگا پارت 3

پارت 3 آمدم پیشم نشست شوگا:صدات خیلی خوبه فقط.. ات:فقط چی شوگا:این آهنگ ، اهنگ چ کسیه من نشنیدم اهنگ ب این قشنگی ات:اممم اینو خودم نوشتم (هنرمندیی یااا ) شوگا:واقعا خیلی قشنگه ات:من دیگه برم ببخشید مزاحمت شدم شوگا:باش،،، ن مزاحم نشدیی پاشدی و رفتی احساس میکردی داره نگات میکنه برگشتی دیدی اره داره نگا میکنه با قیافه کیوت براش دست تکون دادی *از زبان ات* رفتم سمت اتاقم ک دیدم ی دختری وایساده ، بدون توجه بهش میخواستم برم داخل ک دستمو گرفت گفت:نزدیکش نشو میکشمت ات:دستمو ول کن چی میگی اصلا توع +هه داشتیم حرف میزدیم ک دیدم دو تا پسر ک داشتن با هم حرف میزدن آمدن، دست منو از دختره جدا کرد و گفت اینجا چ خبره +کوک برو ب تو ربطی نداره اون باید جواب کاری ک کرد رو بگیره ( نمیدونم چراا ولی دوست دارم کوک همیشه باشعععع :))))) ات:آقای کوک یا هر چیی میشه این خانم رو ببری من تازه ی روزه آمدم من ک کاری نکردم،،،،، کوک ب زور با دوستش تهیونگ بردش خیلی عصبی شده بودم رفتم خوابیدم،، صبح با صدای خاانم مدیر ک توی بلند گو صبح بخیر گفت بیدار شدم رفتم صبحانه خوردم رفتم سر کلاس،، نشستم همون پسره ک دیشب(کوک ) آمدم پیشم نشست و گفت :بابت دیشب ببخشید اون دختره مشکل داره ات:مهم نیست بعد پاشد و ی جای دیگه نشست تو کلاس دنبال شوگا میگشتم اما نبود، وسط کلاس یکی در زر معلم:بفرمایید شوگا آمدم تو شوگا:سلام ببخشید خواب موندم معلم:الان چندمین بارته برو بیرون نا خدا گاه گفتم:میشه این دفعه ببخشیدش خودمم تعجب کردم معلم نگام کرد و گفت تو هم برو بیرون ات:اما.. معلم: اما نداره برو بیرون منو شوگا با هم از کلاس رفتین بیرون شوگا:چرا اینکارو کردی ات:نمیدونم شوگا:..... ******** سیبیلام ببخشید دیروز نزاشتم،، میخواست