36. ذهن، روان و شناخت: گفتگو با دکتر امیرحسین جلالی ندوشن

در مکالمات روزمره مدام درباره "ذهن" خود و دیگران گفتگو می‌کنیم!اما به راستی زمانی که درباره "ذهن" صحبت می‌شود منظور چیست؟چه نسبتی با مغز دارد؟آیا ذهن (Mind) و روان (Psyche) یک چیز هستند؟!آیا می‌توانیم بگوییم ذهن نرم افزار و مغز سخت افزار است؟به هر حال ما مبتنی بر شهودمان در طول تاریخ بشر یک بُعد غیر مادی برای "خود" فرض کرده‌ایم! که نمی‌دانیم آیا واقعیت بیرونی هم دارد یا خیر! (البته اگر تعریف مشخصی از "واقعیت" داشته باشیم!)در ادبیات معنوی به طور مشخص مفهومی تحت عنوان "روح" مورد توافق است؛ در صورتی که در ادبیات علمی این واژه جایگاه خاصی ندارد! اما با این همه افراد غیرمتخصص زمانی که می‌خواهند درباره اختلالات غیرجسمی‌شان صحبت کنند می‌گویند: "بیماری‌های روحی و روانی"!آیا در ادبیات عامه واژه‌های "ذهن"، "روان" و "روح" هم‌ ارز و معادل یکدیگر تلقی می‌شوند؟در این میان به لطف شکل‌گیری رشته علوم شناختی و توجه سایر رشته‌ها به حوزه‌ی "شناخت"، واژه‌ی دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد که می‌بایست نسبت آن با "ذهن" و "روان" مشخص گردد.مشخص کردن تعاریف و توضیح اینکه هر واژه به چه مفهومی تخصیص یافته است؛ الزامی برای امکان پیشرفت علمی و تعامل با یکدیگر است! اما این ابهام باعث می‌شود در حوزه‌های کاربردی ماجرا کمی پیچیده‌تر و بعضا باعث شکل گیری دعوای مکاتب مختلف با یکدیگر شود. به طور خاص دنیای کاربردهای بالینی یافته‌های حوزه "ذهن"، "روان" و "شناخت" یکی از مهم‌ترین نقاط اختلاف است.اما به راستی زمانی که هنوز نمی‌توانیم مفاهیم مورد نظر واژه‌های مورد استفاده‌مان را تعریف و مشخص کنیم، چگونه می‌خواهیم بیماری‌های این حوزه را توضیح دهیم و دنبال آن مسیر درمان را طراحی کنیم؟ به عبارت دیگر تعریف" سلامت روان" نیا