او می کشد قلاب را - غزل عاشقانه از سعدی
سلاماگر هنوز پست رو ندیدید حتما تا انتها ببینیدش که هم شعرش فوق العادس و هم موسیقیششعر عاشقانه ی سعدی وقتی با صدای همایون شجریان آمیخته بشه، دیگه چه دلیلی باقی میذاره واسه تعلل؟بریم بشنویمز اندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب رااول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب رامن نیز چشم از خواب خوش بر مینکردم پیش از اینروز فراق دوستان شب خوش بگفتم خواب راهر پارسا را کان صنم در پیش مسجد بگذردچشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب رامن صید وحشی نیستم در بند جان خویشتنگر وی به تیرم میزند استادهام نشاب رامقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کسماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب راوقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدماکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب راامروز حالی غرقهام تا با کناری اوفتمآن گه حکایت گویمت درد دل غرقاب راگر بیوفایی کردمی یرغو به قاآن بردمیکان کافر اعدا میکشد وین سنگدل احباب رافریاد میدارد رقیب از دست مشتاقان اوآواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را«سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو»ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب رالینک اسپاتیفای موسیقی: ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید