ات هنوز دستش دور گردن جینه جین چیزی نمیگه و دست ات رو میگیره و میکشه تو بقل خودش و رو پاهاش میشونه ات همین طور که توی بغلش جینه خوابش میبره از دید جین من:ا.....خوابید چه زود! بردمش رو تخت و گزاشتمش اب خوردمو رفتم پیشش خوابیدم از دید ات بیدار شدم جین کنارم نبود و رو تخت بودم نگاهی به اینه کردم و موهام که هر کدوم یه ور بود رو دیدم خندم گرفت نگاهم به سمت کاغذ سفید تاخورده رفت برش داشتم که صدای قهقه اومد و یه ثانیه نشد که تموم شد نامه رو باز کردم((سلام ات شی خوبی نترسیااا دوستام اومدن نمیخوام شک کنن(اشاره به بقیه اعضا)دوست دارد جین)) ات نامه رو تا میکنه یواش میره سمت حموم (یواش یواش لرزون لرزون اومدم سمت حموم(اومدم سمت کوچتون)) بعد از حموم بدون جلب توجه اونا به اتاق رفتم و در رو اروم بستم !!چیپ!! چمدونم رو باز کردم و تاپ سفیدم رو برداشتم و با یه جاکت بلند ابی ست کردم شلوارمم مشکی که اقلا بهم بیان صدای بسته شدن در رو شنیدم //چچچچچییییییییپپپپپپپپپپپپپپ// در اتاق هم باز شد من:یایایایایایایایایایایایایایایایاااااااااا جین:ارومممممم ات چیزی نگفتم و سشوار رو روشن کردم جین از اتاق رفت موهام که خشک شد به حال رفتم جین خشکش زده بود من:جین؟ من:یه چیزی بگو.......چرا اینشکلی نگام میکنی؟.......جینننننننننننن جین:خیلی خوشگل شدی تو ذهن ات:زمیننن دهن باز کننن سرخ شدم ادامه دارد.....
ژانر:

پاسخ به

×