برای شما می خوانم شماره 8-14، متن و صدای جواد مجابی: عین حب نبات

هر هفته پنج شنبه ها، جواد مجابی یکی از آثارش را برای شما می خواند. این هفته قسمتی از کتاب "عین حب نبات" با همکاری مرتضی بمانی برای شما مخاطبان آماده شده است. می گم: درسته که آدم برهنه خواب کرباس پهنادار می بینه اما هر مالی خوردنی نیس، آجرپختنیه اما خوردنش رودل می آره. جواب میده یا سر میره یا کلاه میاد! میدونم حرف زدن با این گوز دسته نقاشی فایده ای نداره. چه برای کر بزنی چه برای کور برقصی. لایق هر خر نباشد زعفران. اول خواستم لبش را تو بگذارم و لای زیر را بکشم که جواب ابلهان خاموشیه، اما دیدم مرده رو که رو بدی کفنش رو نجس می کنه، مگه اردستانه که باج به شغال بدم. مگس چیزی نیس، اما دل به هم زنه، باید پالانش رو انداخت به آفتاب، از بی عرضگی سگمانه که شغال تو کاهدان مان بچه میذاره. حالیش کردم که حرفات مفت، کفشات جفت. هم پایینتو دیدن همه، هم بالاتو. آتش از خیار نمی جهه. اگه همه ندونن، خودت که می دونی چه کاره ای. چند روزی دم گاوی دستت افتاده، می تازی. خواجه اگر ریش داشت از روز پیش داشت، خشتک پلشت! هر وقت نیم سوز حرف زد تو هم حرف بزن! درسته که تاتوره تو هوا پاشیدن که کور و کر زیادتر بشه، اما شتر خوابیده بزرگتر از خر ایستاده س. می بینم روزت چنان تنگ شده که ستاره ببینی، نه راه پس داشته باشی نه راه پیش.