اول: از همه بگم یک پیراهن خیس کردم از بس عرق کردم تا درستش کردم
دوم: لایک و بازدید و کامنت فراموش نشه
خب بریم نگاه کنیم چه کردم .
ترجمه :
صبر کردن و نگاه کردن به ساعت
ساعت چهار است الان باید به ایستد
به او بگو به وقت اهمیت نده
همانطور که او در را باز می کرد ، او متعجب می شود
وانمود می کند همانطور که او را از پشت سر نگاه می کند ، می خوابد
او دروغ می گوید و می گوید عاشق او است
نمی توان مرد بهتری پیدا کرد
او خواب رنگی می بیند ، خواب قرمز می بیند
نمی توان مرد بهتری پیدا کرد ( البته داره منو میگه MOHAMMAD M.R)
اوه
با خودش حرف میزنه
هیچ کس دیگری نیست که نیاز به دانستن داشته باشد
به خودش می گوید
خاطرات وقتی قوی بود
و منتظر آمدن دنیا هستیم
قسم می خورد که او را می شناسد ، حالا او قسم می خورد که او رفته است
او دروغ می گوید و می گوید عاشق او است
مرد بهتری پیدا نمی شود
او رنگی خواب می بیند ، خواب قرمز می بیند
مرد بهتری پیدا نمی شود
او دروغ می گوید و می گوید هنوز او را دوست دارد
نمی توان مرد بهتری پیدا کرد
او رنگی خواب می بیند ، خواب قرمز می بیند
نمی توان مرد بهتری پیدا کرد
مرد بهتری پیدا نمی شود
نمی توان مرد بهتری پیدا کرد
او او را دوست داشت ، بله
او نمی خواهد این راه را ترک کند
او به او غذا می دهد ، بله
به همین دلیل او دوباره برمی گردد
نمی توان مرد بهتری پیدا کرد (نمی تواند مرد بهتری پیدا کند)مثل من
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت