پیام حجة الاسلام والمسلمین قرائتی به اجلاس استانی نماز در قم

نماز تربیت، تربیت، تربیت اعتقادی هست، رشد فکری، تربیت اجتماعی، تربیت اقتصادی، تربیت خانوادگی، تربیت بدنی هم داریم. من اینها را یکی یکی توضیح می‌دهم. کسی که سر نماز می‌رود بی‌نهایت کوچک به بی‌نهایت بزرگ وصل می‌شود. همین که وصل به یک قدرت غیبی شدیم، بزرگ می‌شویم. مثل قطره که وصل به دریا شد، دریا می‌شود. بچه تنها که در کوچه راه می‌رود اگر کسی نگاهش کند، ممکن است بترسد. اما وقتی دستش را در دست پدرش گذاشت، پشتش گرم می‌شود. امام حسین(ع) در دعای عرفه می‌گوید: خدایا هرکس تو را دارد چه ندارد؟ هرکس تو را ندارد چه دارد؟ امام خمینی خدا داشت، هیچی نداشت. شاه همه چیز داشت، خدا نداشت. امام حسین هیچی نداشت. آب برای خوردن نداشت. جُبه‌اش را هم کندند. انگشتش را هم قطع کردند. خیمه‌هایش را هم سوزاندند. ولی خدا داشت! الآن اصول دین در خیلی از افراد متوسط به پایین سه چیز است. خوراک، پوشاک، مسکن، خانه، ماشین، تلفن، استخدام رسمی و غیره! امام حسین خورد و خوراک داشت؟ نه. آب هم برای خوردن نداشت. پوشاک داشت؟ نه. جبه‌اش را هم کندند. مسکن نداشت؟ نه. خیمه‌هایش را هم آتش زدند. مثل ما برای کسانی که نماز نمی‌خوانند مثل کسی است که یک پدر بزرگی مثل من هی به نوه‌اش می‌گوید: آقاجون بیا. او هم پشتش را می‌کند. دستش را می‌کشد و او هم فرار می‌کند. هرچه این محبت می‌کند، او فرار می‌کند. در دعا داریم: انگار من ناز می‌کنم. عیب می‌کنیم، عیب‌ها را می‌پوشاند. چقدر ما تا به حال خلاف کردیم، خدا آبروی ما را نریخته است. در دعا داریم: انگار تو از من خجالت کشیدی. به جای اینکه من از تو خجالت بکشم، تو خلاف‌های مرا می‌پوشانی. خدای خوبی داریم. بعضی‌ها می‌گویند: چون خدا به من نداده من اینطور می‌کنم.