بغضی پر از ویرانیم من ابرمو باران شدم قلب مرا سلطان شدی رسوای این و عام شدم اینجا پر از تنهایی است پنهان شدم هر شب به کابوسی گذشت همسایه دیوار شدم این قصه را پایان نبود این قصه را پایان شدم این قصه را پایان نبود این قصه را پایان شدم ♫♪♫ من یک غم طولانیم باریدم و گریان شدم من یک غم بی مدتم شیدای این و عام شدم تو رفتی و من بعد تو در هر نفس ویران شدم در انتظار بودنت من مرگ جاویدان شدم دیگر مرا پیدا مکن پیدا مکن پنهان شدم من یک نفس در راه تو صد جان شدم صد جان شدم

پاسخ به

×