قورباغه ، چیزی شبیه مرگ

قورباغه ، چیزی شبیه مرگ حقیقی که در ذهن شما شکل می‌گیرد روزی تبدیل به واقعیت می شود پس این داستان واقعی است در میان خیل ریز و درشت سریال های شبکه خانگی قورباغه ساخته هومن سیدی یک اتفاق بی نظیر است.بی نظیر از آن جهت که خودش را ارزان نمی فروشد و از آنچه می خواسته عقب نشینی نمی کند و دوم آنکه داستانش را سر راست و در ۱۵ قسمت روایت می کند بی آنکه بخواهد با شاخ و برگ دادن های بیخودی داستان را کشدار کند .سیستم سریال سازی در ایران بیشتر بر داستان متکی بوده است و روایت های ملودرام بر آمده از زندگی روزمره با چاشنی عشق یا کمدی نمونه هایی که بعضاً پس از یک بار دیدن دیگر چنگی به دل نمی زند و فراموش شده اند ، اما قورباغه این چنین نیست.در طی چند سال گذشته میل به ساختن و تماشای سریال هایی خارج از مدیوم رسانه ملی بسیار مورد استقبال قرار گرفته است با اینهمه به جز یکی دو سریال به نسبت جاندار و پر کشش ( که اصلی ترین شاخصه سریال ایده ای پر کشش است ) مابقی در حد همان سریال های نازل باقی مانده اند که تنها تفاوت شان با شعار زدگی های سریال های تلویزیونی در نشان دادن زندگی های اشرافی و لاکچری و یا عبور از برخی محدودیت های رسانه ملی بوده است.اما هومن سیدی بر خلاف مسیر رودخانه شنا کرده است و‌موضوعی را سوژه سریالش قرار داده است که عملا می تواند با بی مکانی در هر نقطه جهان با تغییراتی جزئی اتفاق بیفتد.هومن سیدی اگر در فیلم مورد توجه مغزهای کوچک زنگ زده ، نقبی به زیر پوست شهر معاصر زده است این بار ایده ای را مد نظر قرار داده که در عین سادگی ، فانتزی و تخیلی است اما بر بستری از ترس و دلهره بنا شده است و با استفاده از مضامین ناتمام انسانی توانسته به برگ برنده او بدل شود.
ویدیوهای مرتبط