خون شیرین پارت۳ کپشن و کامنت
بهوش اومدم و دیدم که هوسوک بالای سرم بود ترسیدم رفتم گوشه ی تخت و از ترس نزدیک بود سکته کنم هوسوک:آروم باش جاندی هیچی نیست برات خون و گوشت تازه آوردم جاندی:چیی! من چرا باید گوشت و خون بخورم هوسوک:چونکه تو یه دورگه هستی نصفت گرگینه و خون آشام و اگه اینارو نخوری میمیری جاندی:پس من نمیخورم تا بمیرم من میرم بیرون هوسوک:وایسا مراقب باش نگهبانای شیطان نگیرنت جاندی:باشه ولی اونا کین
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت