بیستون را عشق کَند و شهرتش فرهاد برد... شرح فراز اول مناجات المحبین «من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلا» محبت، چشیدنی است. / آنکه طعم عشق را نچشیده باشد، نمیتواند حال و احساس مجنون را درک کند. /در کلاس نوبت عاشقی، قصهٔ عشق را خواهیم گفت و اینکه چه کنیم تا شاید لایق عاشق شدن شویم. اگر از جانب معشوق نباشد کششی/کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد! چرا تمام توجه عاشق به معشوق است و بس! عاشقان خداوند، حتی اگر در صحرای محشر باشند، به هیچ چیز و هیچ کس اعتنایی نمیکنند، چون مشغول محبوبشان هستند «لکل امرء منهم یومئذ شأن یغنیه».زاهدی که به شوق بهشت، خدا را عبادت میکند، یعنی طعم محبت خداوند را نچشیده است. جای واقعی عاشق، نزد خداوند و وطن او عند ملیک مقتدر است. کسی که طعم محبت خدا رو بچشه، غیر خدا رو انتخاب نمیکنه.پس کسانی که بهشت رو انتخاب کردند، طعم محبت خدا رو نچشیدند.فرض کنید، به مجنون خبر دهند که لیلی، به تو وعده ٔ اجابت داده است، هر چیزی میخواهی بگو که حاجتروایی! مجنون چه خواهد خواست؟ ما معتقدیم، مجنون هر درخواستی از لیلی بکند، باز هم پای «خودش» در میان است و عاشق صادق نیست!وقتی فرمودند: «ما ترید؟!» تنها جواب یک عاشق، این خواهد بود: «لا ارید!!»شعر "اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی... " را شنیدهاید؟ سوال: اگر مجنون کنار لیلی باشه که نباید دیگه اندوهی داشته باشه. پس چرا اندوه داره؟ خداوند دو نوع بهشت دارد، یک بهشت عمومی. و یک بهشت خاص خدا «جنتی». جای عاشقان خدا، در بهشت خاص خداست...
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت