توربتینه فدا اولوم حسن سعادت

ای حسینم ای تولایت حیات ای ولایت کشتی فوز و نجات ای که رفتارت سراسر بندگی است چلچراغی در مسیر زندگی است در کنارت بی نیازم از بهشت من ندارم با تو بیم از سرنوشت قبله ی عشق و بهشتم کربلاست کربلا هم کرسی عرش خداست کربلا هر کس که آید با یقین رفته تا عرش خدای عالمین تا به حال اما نشد توفیق آن تا ببوسم خاک راه قدسیان کی فرا خوانی حقیر ذاکرت تا شوم من هم به پاکی زائرت؟ گر دل من دل نمی باشد بگو محرم محفل نمی باشد بگو گو چه باید کرد و باید چون نمود تا کنم تا عرش ربانی صعود؟ کربلایت را اگر بینم به عین جان من گردد فدایت یا حسین....