انیمیشن میمون شاه بازگشت قهرمان Monkey King: Hero Is Back ماجرای یک میمون پرقدرت است که توانمندی‌های فراوانی دارد. او به علت خطایی که مرتکب شده، مورد خشم استاد بزرگ قرار می‌گیرد و اخراج می­شود. او محکوم است تا درون یک غار در کوهی صعب‌العبور زندانی باشد. از طرف دیگر پسرکی کوچک در کنار پدر و مادرش زندگی می­کند. تا اینکه در یک روز هیولاها به آن­ها حمله می­کنند. پدر پسرک و سایر همراهان به دام هیولاها گرفتار می­شوند. مادر پسر کوچولو فرار می­کند و در لبه پرتگاهی در حلقه هیولاها، گیر می‌افتد. راه گریزی نیست. تنها راه فرار، پریدن در همان دره بلند کنار پرتگاه است. تردید حاکم می­شود. باید زودتر تصمیم بگیرد. افتادن در دام هیولاها یا پریدن به داخل دره بلند؟ مادر راه دوم را انتخاب می­کند؛ پسر کوچکش را محکم در آغوش می­گیرد و به دره می­پرد. پسر کوچک از این تعقیب و گریز جان سالم به در می­برد و درون رودخانه بر روی تخته چوبی، شناور می­ماند. پیرمردی برای آشامیدن آب به لب رودخانه می­آید و صدایی می­شنود. بله صدای گریه یک نوزاد به گوش می­رسد. اما نوزاد در این دره دور افتاده چه می­کند. پیرمرد به دور و بر خودش نگاه می­کند و کودکی را بر تکه چوبی بر روی رودخانه سرگردان و تنها می­یابد. به حکم انسانیت، پیرمرد کودک را از آب می­گیرد و این کودک را لطفی از جانب پروردگار قلمداد می­کند. پس طفل را با خود به خانه می­برد و از او نگهداری می­کند. به قول معروف، عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؛ پسر بچه کوچک، کم­کم بزرگ و بزرگ­تر می­شود و تبدیل می­شود به پسرکی پر جنب­و جوش و با انرژی که گاهی یک­تنه تمام روستا را به هم می­ریزد. روزی از روزها هیولاها به شهر حمله می­کنند. پسرک، دختر­بچه کوچکی را از چنگال هیولاها نجات م

پاسخ به

×