کاش یکی بود بغلم میکرد میگفت این روزا تموم میشه، کاش میتونستم هر کاری دوس دارم انجام بدم... کاش اینقدر حالم بد نبود... کاش اون امتحان نبود... کاش این روزا نبود.. کاش متولد نمیشدم... کاش وقتی لبخند میزنم باری روی دوشم نبود.... کاش از اینکه درس نخونم حس بدی نداشتم... کاش میتونستم کل روز با گوشی بازی کنم... کاش میتونستم ساعت ها تو اینیستا باشم... کاش میشد ساعت ها اهنگ گوش بدم.. کاش میتونستم ساعت ها از بودن با دوستم لذت ببرم... کاش میتونستم درس نخونم... کاش میتونستم خوشحال باشم.... کاش میتونستم.... کاش میتونستم یه لبخند پهن و بی دغدغه بزنم.... کاش اشک نمیریختم... کاش ناراحت نبودم... کاش.... قدر این اوقات بدونید... قدر مادر پدرایی که بخاطر درس گیر نمیدن بهتون بدونید... قدر اونایی که ازتون فقط درس نمیخوان.... اونایی که میزارن ساعت ها با گوشی بازی کنید... من قدر اون لحظاتو دیر فهمیدم ازش استفاده نکردم.. الانم از همچی خسته ام... بزور درس میخونم و وقتی در مورد چیزای که برای تفریحن حرف میزنم میگن ذهنم به هرچیزی فک میکنه جر درس.. بهم میگن درس نمیخونم... بهم میگن بازی بازی میکنم بجای درس... اونقدر این حرفارو شنیدم خسته شدم!!! اونقدر بهم گفتن اون خواننده ها بیهوده ان... اونقدر بهم گفتن یروز پشیمون میشم... اونقدر بهم گفتن اگه درس نخونم نمیتونم یه لباس بخرم بپوشم... اونقدر از در نیومدن تو اون مدرسه ی لعنتی میترسم که حتی از امپول نمیترسم اونقدر یا از کابوس ایی که هر شب میبینم..از قبول نشدم خیلی بیشتر از تصورتون میترسم.... راه حلی واسه اشک نریختن دارین؟؟؟؟
 3 سال پیش
ژانر:

پاسخ به

×