متن شعر ترانه و تصنیف سرود شادمانه با صدای سالار عقیلی سروده سعید میرزایی عطر گل در هوا خنده غنچه ها دامن بستان / سرو و بلبل شده لاله و گل شده خنده مستان / خسته منشین در این بزم بهاری / بهر یاران بگو در دل چه داری / در تنهایی نمان، با شیدایی بخوان / در گلزاران زیر باران / چون به آنم هرکه را هست آرزویی / کن بنفشه هر که دارد رو به سویی / تا تو ای دل گلی را ببویی / تا تو از مهربانی بگویی / جهان نماند گل من نماند این باغ و چمن / کوهم که می خند دمی زن / جفا نکن دل نشکن / آخ کی شده شام انتظار / نغمه بخوان در این بهار / شکوه نکن از روزگار / ای دل ببین آمده مهمان سرود شادانه بخوان با نغمه باران / از ره آمد یار دیرین تنها منشین / ای همه آفغان فصل از کار جهان / آخر آخر نگر از گردش دوران / سیر گلشن کن گل در دامن کن شمعی روشن کن با آن دمن / جان عاشق باید عشقش فرمای بگذر از سر بگذر از سر / تا کوی جان روانه شو مست می شبانه شو / فارغ از این زمانه شو با عشقش می مانی جاودانی با عشقش می مانی جاودانی

پاسخ به

×