شما مردها عادت کرده اید البته ما هم عادت کرده ایم عادت کرده ایم که بیایید در زندگی هامان که فقط چند روز تنها نباشید، چند روز صدای نوتیف تلگرامتان را بشنوید و بعد بروید سراغ دختر دیگری که دایرکتتان را جواب داده، عشوه های قشنگ تری دارد و در جواب " من ازت خوشم اومده " میگوید مرسی و کلی برایتان دلبری میکند... آقا ما عادت کرده ایم که تنهایی برویم بنشینیم توی گچ پژ و پیتزا بخوریم و اصلا هم بهمان برنمیخورد که صندلی رو به رویمان خالی ست! ما عادت کرده ایم دیگر که هندزفریمان همه کَسِمان باشد و تنها هم صحبتمان و مرهم دردهامان هم... عادت کرده ایم تنهایی بخندیم و تنهایی گریه کنیم... البته اینجا تنهایی مساوی با سینگل بودن و لفظ های جدیدش نیست، تنهایی با مفهوم مثبتش، یعنی نپریدن با هیچکس تا پیدا کردن کسی که لیاقتت را دارد. انگار دیگر دوره ی ما گذشته ، مایی که هنوز به اینکه پسر بیفتد دنبالمان میگوییم مزاحمت و میترسیم و فرار میکنیم ، مایی که هنوز حواسمان هست در هر گروهی عضو نشویم ، دایرکتی ها را عاشق نمیدانیم و در جواب " دوستت دارم " سرخ و سفید میشویم و نمیدانیم چه بگوییم، دوره ی ما انگار تمام شده، ما نه خاصیم نه معمولی، ما فقط دوره مان تمام شده، انگار که یک کارخانه دیگر از یک محصول تولید نکند، ما خودمانیم در دوره ای که خودت بودن مد نیست. ‌‌ ‌ نرگس فیروزی ‌ ‌
ژانر:

پاسخ به

×