فیک جیمین درد عشق پارت ۳ (توی کپشن)

سلام بچه ها لطفا ویدیو رو هم باز کنید تا ویدیوم بازدید بخوره آخه شما فقط کپشنو میخونید کلیپ رو باز نمیکنید ویدیوم بازدید نمیخوره شرمنده صبح از خواب بیدار شدم دست جیمین زیر دلم بود فکر کنم تاصبح مالشش داده به خاطر همین دلم درد نمیکنه آروم دستشو برداشتم و پتو رو کشیدم سرش حالم کاملا خوب شده بود رفتم پایین صبحونه رو درست کردم سفر رو چیدم رفتم بالا آروم صداش زدم بیدار نشد گفتم آها آروم گونشو بوسیدم ی جستو خیز کرد بعدش لباشو غنچه کرد خندم گرفت لبمو گذاشتم رو لبش و بوسیدمش بیدار شد اومد پایین سفر رو که دید سریع گفت حالت کاملا خوب شده؟ نباید زیاد به خودت فشار بیاری گفتم من خوبم گفت بیا اینجا ببینم رفتم پیشش پیشونیمو بوسید گفت خوبه دیگه تب نداری گفت دلت که درد نمیکنه گفتم به لطف شما نه گفت منو بخشیدی دیگه بدونه اینکه حرفی بهش بزنم گونشو بوسیدم گفت ممنونم خیلی دوستت دارم گفتم من بیشتر گفت من بیشتر گفتم نه من بیشتر گفت هر چی بگی من بیشترش گفتم اهههه پرو گفت با منی گفتم ها گفت هیچی صبحونه رو خوردیم**** خواست بره مطب گفت حالت خوبه دیگه؟ من برم؟ اگه حالت بده امروز نمیرم گفتم نگران من نباش من خوبم برو گفت باشه فقط اگه دلت درد گرفت اون قرصرو بخور گفتم ممنونم ددی گفت به بیبی گرل شیطون چیزی از ددی میخوای گفتم چ چی ن ن نه خندید گفت حالا چرا هل شدی گفتم م م من؟ دوباره خندید گفت اصلا ولش کن راستی حلقت کو گفتم روی میز رفت آ رد کرد دستم گفت دیگه درش نیار گفتم باشه عشقم رفت**** ی هفته بعد فردا تولد جیمین میخوام سوپرایزش کنم بهتره زنگ بزنم به دوستاش بگم مشغولش کنن زنگ زدم به جیهوپ و جین و جونگکوک... به هر شیشتاشون زنگ زدم قرار شد تا شب مشغولش کنن اونا هم قبول کردن رفتم بیرون تا خریدارو انجام بدم رفت