دام گناه (سخنی از استاد حائق)

اصل آن است که که در چاه بیوفتی، اما در دام نیوفتی پسر یعقوب در چاه افتاد و درآمد، پسر نوح در دام افتاد و نیامد. بدان دام شیطان از برای اشتباه و گناه است و اشتباه و گناه خود همان دام شیطانی است. اینطور نیست که گویی این گناه را از روی کنجکاوی انجام می دهم و بعد از آن دگر این گناه را انجام نخواهم داد. یا آنکه این آخرین گناهی است که انجام می دهم؛ و یا هر استدلال دیگری از قبیل آن! دام شیطان نزدیک تر از آن است که فکر می کنی! کوچک ترین قدم اشتباهی را که برداشتی، در دام افتادی. و آن که در دام افتاد تا انتهای دام خواهد رفت! اگر می خواهی مرتکب گناهی شوی و فکر می کنی که در دام نمی افتی و یا آنکه می توانی از دام درایی؛ بدان که تو اکنون در دام بزرگی هستی به نام جهل و غلبه بر فکر گناه یعنی درآمدن از دام شیطان و انجام آن یعنی فرو رفتن در دام شیطان! تو ای که نمی توانی با غلبه بر فکر گناه از کناره دام خارج شوی، چگونه می توانی بعد فرو رفتن در دام، از آن خارج شوی؟ و بدان که ریشه تمام گناهان به یکدیگر متصل است و با اولین قدم اشتباه،به مقصدی اشتباه خواهی رسید! و همچنین با اولین قدم صحیح که بر می داری، بر روی ریشه ی فضل خواهی ایستاد. اما بدان که در این صورت نیز دام شیطان در مسیر تو قرار خواهد گرفت، وبا اولین اشتباه بر روی ریشه ی فسق به تباهی خواهی! هرچه هستید و هرچه انجام می‌دهید، لااقل به یاد او باشید که همچنان در مسیر او باشید!