فرهان، راجو، رانچو و چاتور در یک دانشگاه مهندسی درس می خوانده اند. چاتور ده سال قبل در زمان دانشجویی به آنها گفته بود که پس از ده سال در دانشگاه همدیگر را ببینند و بفهمند چه کسی موفق تر است. اما فرهان و راجو که دوستان صمیمی رانچو بوده اند نمی دانند او کجاست و سالهاست او را ندیده اند، بنابراین به دنبال آدرسی که چاتور داده هر سه به دنبال او می روند...

پاسخ به

×