دختر کوچک مدافع حرم از درد و غم شدید شهادت پدرش در آغوش سردار سلیمانی می گرید!

عشق کوچک و بزرگ نمی شناسد! عشق یعنی وقتی می فهمی که یک عزیزی رو خدای نکرده مثل یکی از اعضای خانوادت از دست بدی و این درد را بچشی، تازه می فهمی عشق یعنی چی. عشق یعنی این که پیشت بوده و تو تازه نبودش رو احساس می کنی! نه اون عشقی که خیلیا ادعاش دارن به قصد عمل نیت کثیف خود و آنهایی که هزاران بار و هر روز عاشق میشوند! هر وقت همسرت، رلت، دوستت و یا... رو به اندازه پدر، مادر، برادر، خواهر، فرزندت دوست داشتی یعنی عشق! عشق یعنی اینکه حاضر باشی خودت رو فدا کنی ولی معشوق اتفاقی براش نیفته مثل این که حاضری برای مادرت فدا شی تا اون کاریش نشه این یعنی عشق ولی حاضری برای دوستت فدا بشوی تا اون کاریش نشه؟! هر چقدر هم صمیمی باشد رفاقتتان؟! فدا شدن یعنی مردن! این دختر خردسال بی صبرانه منتظر پدرش بود و سردار سلیمانی این گونه از او دلجویی می کند... ببینید چطور از درد و غم فراوان نبود پدرش با این سن کم در آغوش سردار سلیمانی می گرید! این یعنی درد و فشار روحی آن را در این سن درک کرده و خدا می داند عواقب آن چطور در بزرگی گریبانش را می گیرد! حتی این قدر حالش بد بود که به او آب هم می دهند! دختر شهید حامد بافنده حامد بافنده اهل استان کرمان که در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۹۶ در حماء سوریه توسط مخالفان دولت بشار اسد کشته می شود.