فیک اسمات غمگین کوک pt8 (اخر)
خ پارت آخره بچه هارو خودم بزرگ کردم دوتا شیطون مث مامانشون =/۱۸ سال بعد آیومی : آیکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوآیکو : چته دختر اومدم وایستا آیومی : بابا ببین روز اول دانشگاه واسه این خر دیر میرسیم اه آیکو : خر خودتی کوک : بچه ها الان وقت دعوا نیست بسه آیومی : بیا آیکو آیکو و آیومی : خدافس بابا کوک : خدافظ بچه ها مواظب خودتون باشین زیاد کرم نریزین آیومی : چشم خدافس آیکو : امروز تولد مامانه آیومی : آره ಥ_ಥ* کوک *رفتم تو همون خیابونی که اولین بار مینا رو دیدم گوشیمو روشن کردم و شروع کردم به فرستادن پیامایی که هیچ وقت خونده نمیشه (کاری که من همیشه میکنم )سلام عشقم خوبی ؟!امروز ۴۳ سالت میشه بیب !!تولدت مبارک میخوام بچه هارو سوپرایز کنم مث همیشه عاشقم !!باعیی (لعنتی گریم گرف)رفتم رو پلی که.....* ۳۰ سال پیش *مینا : کوک بیا اینجا رو ببین کوک : مواظب باش نیافتی مینا : جیــــــــــــــــــــــــــــــــغنذاشتم بیافته دستشو گرفتم و کشیدم سمت خودم لبش خورد به لبام با تعجب زل زد بهم تو شوک بود کوک : مواظب باش مینا : هوم باشه باشه هه همون موقع عاشقش شدم بعد چن سال غیب شد هنوز نمیدونستم چرا ولی عاشقشم......خب پایان دردناکی بود فیک وحشتناکی درراهه قبلش تک پارتی فول اسمات کوک میزارم بیب گزارش نکن !! ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید