سریال دکتر معجزه گر قسمت ۱۰۷

سریال دکتر معجزه‌گر قسمت 107 دوبله فارسی آدرس کانال مشکی ترکیدو ... داستان قسمت آخر سریال دکتر معجزه‌گر. علی و نازلی عروسی می‌کنند. داستان قسمت آخر سریال عشق از نو. بچه فاتح و زینب زنده می‌ماند؟ نازلی پدر مست و بیهوشش را به کمک علی با برانکارد به اتاق می برد و بستری می کند. علی بعد از انجام چند تست و آزمایش به نازلی می گوید که پدرش بی خانمان است و در کوچه ها زندگی می کند و از سوتغذیه بیهوش شده است. نازلی بغض می کند و سراغ پدرش عصمت می رود. عصمت به هوش می آید و با دیدن نازلی کارتی را به او می دهد که نشان می دهد در حال ترک کردن الکل است. نازلی گریه کنان می گوید: «من بچه خوبی برات بودم. همیشه می خواستم کمکت کنم. کار کردم و برات پول فرستادم ولی تو هیچ وقت ترک نکردی و حالا تو کوچه زندگی می کنی. بعد از این زندگی تو به من هیچ ربطی نداره. وقتی حالت بهتر شد از اینجا برو.» علی موقع رفتن از بیمارستان شاهد سقوط مردی جوان به نام ولی از بالای آسمان خراش است. او شیشه پاک کن است و علی کمک های اولیه را انجام می دهد تا آمبولانس از راه برسد. سپس همراه آمبولانس و مرد سقوط کرده به بیمارستان برمی گردد و استادش دکتر فرمان خبر می دهد که یک بیمار اورژانسی به شدت به کمک او نیاز دارد. دکتر فرمان به سرعت به بیمارستان می آید و ولی مرد شیشه پاک کن را به اتاق عمل می برند. دست و پاهای او شکسته و تنفسش قطع می شود و خونریزی داخلی دارد و حالش به شدت وخیم است. او از طبقه سی و سوم سقوط کرده ولی هنوز زنده است. نازلی به دکتر فرمان که از بیمار ناامید شده می گوید: «اون از بلندی افتاد و نمرد پس زنده می مونه.» خبرنگاران جلوی اورژانس جمع شده اند تا نجات دهنده جان کارگر شیشه پاک کن را ببینند و خبر تهیه کنند.