به چه دلواپسی نابی به سرم زده بی خوابی صبرم شده لبریز کجایی چه دل آشوبه ی جذابی در این شب مهتابی در تاب و تبم تا تو بیایی به چه دلشوره ی زیبایی در خلوت و تنهایی دل در دل من نیست کجایی به دل افتاده که می آیی نزدیک همین جایی به به چه حس و حال و هوایی ای وای از عشق سخته وصفش یه حس دیوانه کنندس عشق از اول اینه رسمش تا برسی رفته دل از دست ای وای از عشق سخته وصفش یه حس دیوانه کنندس عشق از اول اینه رسمش تا برسی رفته دل از دست به چه دلشوره ی زیبایی در خلوت و تنهایی دل در دل من نیست کجایی به دل افتاده که می آیی نزدیک همین جایی به به چه حس و حال و هوایی ای امان از تو و شیدایی از بس که تو زیبایی من منتظرم تا تو بیایی به به آن لحظه طوفانی حالم رو که میدانی جانم به فدایت تو کجایی ای وای از عشق سخته وصفش یه حس دیوانه کنندس عشق از اول اینه رسمش تا برسی رفته دل از دست ای وای از عشق سخته وصفش یه حس دیوانه کنندس عشق از اول اینه رسمش تا برسی رفته دل از دست . به چه دلواپسی نابی به سرم زده بی خوابی صبرم شده لبریز کجایی

پاسخ به

×