وانشات/بی تی اس/ نامجین

اینو خودم ننوشتم دوستم نوشتش گفت بزار:)وانشات سه پارتبالاخره اخرين خط رو هم تايپ کرد و وقتی از کامل و بدون اشکال بودنش مطمئن شد فايل رو برای رئيسش ايميل کردبا خستگی خودش رو روی صندلی پرت کرد و با لبخند بزرگی کش و قوصی به بدن خستش دادتا صبح چند ساعتی وقت داشت بخوابه پس بدون اتلاف وقت لبتابش رو بست و با خوشحالی زير پتوی گرمش خزيد-بالاخره ميتونم بخوابم..لحظه ای از حرفش نگذشته بود که صدای زنگ گوشيش تيری بود که سمت ارزوی کوچيکش پرتاب شد-خود عوضيشه..و وقتی که عکس "رئيس کيم" رو روی صفحه گوشيش ديد فحش ناجوری نثارش کرد و سعی کرد بدون توجه بهش سرش رو زير پتو ببره ولی اون انگار بيخيالنميشد..البته که نميشد..اون..آهی کشيد و تسليم شده گوشيش رو برداشت و دکمه سبز رو با اکراه لمس کرد..-بله رئيس؟به سختی تحمل کرد تا لحنش مناسب حرف زدن با رئيسش باشه..+کيم نامجون!!نميتونی کاری که ازت خواستم رو درست انجام بدی؟صدای عصبی کيم متعجبش کرد و با ترس ازينکه چه اشباهی مرتکب شده بلند شد و لب تاب رو روشن کرد..-مشکل چيه اقای کيم؟من چند بار چک کردم متنو اشتباهی نداشت..با نگرانی گفت و فايل رو باز کرد..+غلط بخوره تو سرم..چرا اسم منو با اون فونت مضخرف نوشتی؟احمق واقعا اون فونت لايق منه؟!يقينا نامجون بعد از شنيدن ايرادی که رئيسش گرفت بايد صبور ترين مرد جهان ميبود تا همين الان به خونه اون عوضی نره و اونو با شارژر لبتاب دار نزنه..!نفسای عميقی که ميکشيد فايده ای نداش پس چند لحظه گوشی رو از خودش دورکرد..-معرفی ميکنم..کيم فاکينگ سئوک جين!مرد نفرت انگيزی که نميزاره من بخوابمچون فونت اسمش رو دوس نداره..زير لب با حرص زمزمه کرد و گوشی رو دوباره کنار گوشش گذاشت..+مردی کيم؟فونت رو درست کن..يه چيز خوب بزار..فايل اديت شده رو ب
ویدیوهای جدید