رمان : قلب سیاه پارت : اول «کپشن»
قوانین رمان : این رمان فقط روزی دوبار گذاشته میشود لطفا اعتراض نکنید که چرا بیشتر نمی گزارمتوضیحات : این رمان درمورد محسن ابراهیم زاده و نیمی از رمان درمورد اکیپ سلاتین هم هست نویسنده : ملیکا... امید وارم که از رمان خوشتون بیاد (ʘᴗʘ)رمان : قلب سیاه پارت : اول ملیکا : خانم پور عابدی خانم پور عابدی هنجره ام پاره شد از بس داد زدم خانم پور عابدی : خانم خانم ببخشید نشنیدم داشتم پرونده هارو چک میکردم ملیکا : خانم پور عابدی مگه من هنجره ام از آهن ساخته شده که من هرموقع بخوام صدای شما بزنم باید گلو خودمو پاره کنم، اینارو ول کن این شماره کارت هولدینگ ایلماز هست همون هولدینگ ترکیه ای این رو تحویل بدین به خانم تهماسبی قسمت حسابداری تا ده میلیارد رو بهشون بدن درضمن عکس فیش رو برای قسمت حساب داری هولدینگ بفرستید. خانم پور عابدی : چشم خانم میگم اگه میشه من امروز زود تر برم نامه مرخصی ام رو هم مینویسم ملیکا : باشه عزیزم نامه رو بنویس بده به خانم کشاورز خانم پور عابدی : چشم خانم اوف اَه چه کارمند هایی من دارم حوصلمو دیگه دارن سر میبرن ای وای گوشیم داره زنگ میخوره بزار ببینم کیه چه حلال زاده بود نادیا هست ملیکا : الو سلام نادیا جونم خوبی؟ نادیا : الو سلام ملیکا جونم ممنون تو خوبی؟ ملیکا : مرسی من خوبم چه خبر دیگه پیدات نیست پارسال دوست امسال آشنا کجایی نیستی نادیا : درگیر کار و بار هستم دیگه، راستی زنگ زدم بهت مژده گونی بدم یکی از اقواممون قصد ازدواج داره خیلی هم پولدار هست وکیله بهم گفت که یه دختر خوب براش پیدا کنم منم گفتم کی بهتر از ملیکا بزا برم سر اصل مطلب امشب باهم قرار میزاریم منم همراه علی میام اسمش علی هست ملیکا : واقعا باشه حالا که تو میگی پسر خوبی هست من میام فقط میریم همون کافه هم ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید