غزل 155 - حافظ - اگر روم ز پی اش فتنهها برانگیزد
اگر روم ز پی اش فتنهها برانگیزد، ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد، و گر به رهگذری یک دم از وفاداری، چو گَرد در پی اش افتم چو باد بگریزد، و گر کنم طلبِ نیم بوسه صد افسوس، ز حقه ی دهنش چون شکر فروریزد، من آن فریب که در نرگسِ تو میبینم، بس آبِ روی که با خاکِ ره برآمیزد! ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید