جوانی به نام "احسان" در شهریار سکونت دارد و خواهرش در خرمشهر زندگی می كند. احسان در رفت و آمدهایی كه به خرمشهر دارد، به دختر همسایه خواهرش به نام "عارفه" علاقه مند می شود. با آغاز جنگ و محاصره خرمشهر، احسان برای پیداكردن عارفه به خرمشهر می رود، اما در آنجا توسط نیروهای عراقی به اسارت در می آید و ...

پاسخ به

×