خوب من پروردگارم، ای خدایم ای خدایم جان و دل را تازه کردی زندگی کردی برایم در صدایم در نگاهم من همانم من همانم در دو عالم، در نهادم، می خرامم می توانم خانه ام کاشانه ام را، تازه کردی تو برایم خانه ی دل خانه ی جان خانه ی پروردگارم باغ دل، باغ دلم را سبزه کردی تو برایم کار دل کار دلم را، ساز دل کردی سرایم من برایت گریه کردم ، تو برایم خنده کردی توبه کردم، توبه کردی، خانه صاحب، خانه زادم خواب دیدم، خواب دیدی، خانه را پر آب دیدی رفته بودم، رفته بودی، رفته ای را خواب دیدم ناگه از خوابم گسستم، خواب و بیداری عیانم ناگهان شاپور آمد در دو هستی در کنامم شعر از شاپور ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ دکتر حجت اله سلیمانی Well, I am my Lord, my God, my God You have refreshed my soul and heart, you have lived for me In my voice, in my look, I am the same, I am the same In two worlds, in my institution, I buy, I can You have renewed my home and my house The house of the heart, the house of the soul, the house of my Lord The garden of my heart, you made the garden of my heart green for me You made the work of my heart the work of my heart I cried for you, you made me laugh I repented, you repented, the owner of the house, the house of my son I dreamed, you dreamed, you saw the house full of water I was gone, you were gone, I dreamed that you were gone Suddenly, I woke up from my sleep, I saw sleep and wakefulness Suddenly, Shapur came in two existences in Kanamam A poem by Shapur (Doctor Hojat Ollah Soleimani) Shapur 27 Farvardin 1403

پاسخ به

×