به راه این خونه که به راه بیاد قلبت چقدر دیگه پات بمونم کم بشه از دردت تمام این خونه عطر توام توشه چی بگو قلبم از دوریت یذره آروم شه برگشتن از چشم هات دیوونگی اینه که قلب عاشقم پای اشک هات بشینه حرف و حدیث زیاد درد و دلم کمه این روزها هر چی میبینی دور و برم همش غمه حرف تو دلم زیاد بند نمیاد اشکام منکه رفتم بگو بعد من کی تو دلت میاد حلالشه واقعاً دستم و کوتاه کرد تو تنها خونه این شهر بودی این شهر رو آباد کرد رفیق من غمه هرچی که میبینی از دوری تو سرم میاد آره حقمه دست و بالم بسته از غم تو خسته ولی به همه نمیگم دعوتین عروسی عشقمه هنوز ولگرد سیل زندگیتم هنوز هنوز تنها امیدم این اتاقه تمام خاطراتمو مرور کرد

پاسخ به

×