سریال گودال قسمت 276 دوبله فارسی
آدرس کانال مشکی ترکی
...
لینک کانال تلگرامی مشکی:
داستان قسمت آخر روزگارانی در چوکوروا، فصل دوم. زلیخا و ایلماز به هم میرسند؟ مژگان زلیخا را میکشد؟
داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل سوم. راز یاماچ لو میرود؟ وارتلو فدا میشود؟
داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی میکنند؟ عاقبت شیرین چه میشود؟
داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان میآید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
یاماچ مدتی بی حرکت روی مبل نهیر می نشیند و هیچ حرفی نمی زند. بعد نهیر از او می خواهد که درباره ی بارداری اش تصمیمی بگیرند. یاماچ می گوید:« من نمی خوام بچه. نمی تونم بابا بشم.» نهیر ناراحت می شود اما وانمود می کند که با او همفکر است و توان پذیرفتن مسئولیت بچه را ندارد. یاماچ می گوید:« من اگه نتونم از اون بچه محافظت کنم و از دستش بدم نمی تونم اون بار سنگینو تحمل کنم.» نهیر با بغض می گوید:« من این مشکل رو امشب حل می کنم نگران نباش. نمی تونم بچه ی مردی رو به دنیا بیارم که دوسم نداره.» یاماچ از خانه ی او بیرون می رود و در راه خاطرات خودش و نهیر را مرور می کند و به یاد روزی می افتد که ادریس به عنوان آخرین درخواستش به یاماچ گفته بود که برایش نوه بیاورد. یاماچ در این فکر و خیالهاست که قاتل هایی که دنبال جایزه ی پنج میلیون لیری اند به او حمله می کنند. یاماچ با حرص بیشتری کتکشان می زند و وقتی در مبارزه کم می آورد ماهسون از راه می رسد و مثل همیشه نجاتش می دهد.
فخری جوانهای بیکار محله را با وعده ی کار در انباری جمع می کند. او با دو ساک پر از مواد مخدر وارد انبار می شود و رو به همه می گوید:« پیشاپیش بگم اون کاری که گفتم کاری نیست که
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت