وقتی فرزندمون سنش کمه و بهمون می‌چسبه کیف می کنیم؛ ولی وقتی بزرگتر می‌شه و این وابستگی هر روز بیشترو بیشتر می‌شه دیگه اون حس خوب بهمون دست نمی‌ده. یکی از علت‌های این وابستگی اینه که هر روز کارهای فرزندمون رو مخصوصا وقتی در درک یا حرکتش تاخیر داره، خودمون انجام می‌دیم. ️ والد عزیز به جای اینکه به خودت زحمت بدی که وظایف فرزندت رو به دوش بکشی بهترین راه اینه که کمک کنی که کودکت مستقل بشه. اتفاقا در همه‌ی انسانها این حس تنبلی تا حدودی وجود داره که دوس دارن کارهاشون رو دیگری انجام بده. به عنوان کسی که فرزند اوتیسم داره و خودش در این دام افتاده بود و می‌افته که: (حالا که بچم اوتیسمه پس (نمی تواند) میگم که... زودتر این دوستی خاله خرسه رو بزاریم کنارو بند نافشو پاره کنیم و خودمونو از این فکر و دام رها کنیم و بدونیم که فرزند منو تو ناتوان نیست؛ فقط نیاز به تمرین و تکرار بیشتری داره حالا این تکرار در هر بچه‌ای متفاوته در یک کودکی که مبتلا به اوتیسم نیست شاید ده بار باید یه مهارت رو آموزش بدی تا یاد بگیره ولی در بچه‌های طیف اوتیسم که ممکنه اختلال همراه دیگه‌ای هم داشته باشند، بیشتر.... ولی بالاخره یاد می‌گیرند. میدونم سخته و به صبرو حوصله نیاز داره چون یه علتش اینه که می‌گیم بزار خودم کارهاشو انجام بدم که زودتر تموم شه و همش عجله داریم؛ ️️ ولی با مبارزه با فکرمون️و با محول کردن کارهاش به دوش خودش کمک می‌کنیم مهارت‌هاش و صد البته اعتماد به نفسش بیشتر بشه و حس خوبی نسبت به خودش داشته باشه و در نهایت به هدف اصلی‌مون که کمک به استقلال این بچه‌هاست، می‌رسیم و تمام اینها لازمه برای اینکه در آینده بتونه وارد اجتماع بشه. دیگه هم به این فکر نمی کنیم که بعد ما چه بلایی قراره سرش بیاد! #

پاسخ به

×