عشق جاسوسی پارت ۳اپ مجدد (گزارش گر =خر)

هردو کمپانی باخبر شده بودند که جاسوسی زاره به سمتشون میاد برای همین به به هم نامه نوشتند که بیا همو در کلبه متروکه ببینیم فلش بک قراره فقط جاسوسان برن در کلبه متروکه وارد شدیم جاسوس های بیگ هست هم بودن وای اون پسره سر دسته جاسوسان وایسا رئیس گفت اسمش چی بود .... آها کوکی خیلی جذابه . به خودت بیا ا/ت توکه نباید عاشق شی به خودت بیا همه شروع کردن که به هم دیگه شلیک کردن یکی از تیر ها از قبل پهلوی من رد شد و زخمی شدم ای درد می کنه تمام نیروهای ویژه زخمی شدند و تصمیم گرفتن که عقب نشینی کنند اما من پاک گیر کرده بود و دیر رسیدم ،اونا رفته بودند پشت سرم رو دیدم که چند تا مرد به سمتم اومدند فقط فهمیدم که یک چیزی خورد توی سرم و عموی تار شد وقتی بیدار شدم دستام بسته بود ویکی جلوم وایساده بود گفت براچی اومده بودین من و چیزی نگفتم اون سرم داد زد من تمام بدنم لرزید اما نباید چیزی می گفتم یک هفته بعد....... پایان های گایز قراره پارت بعد مثبت ۱۸باشه لایک و کامنت یادتون نره بچه ها آیا آنجا کسی ارفتار گروه استرو هست اگر هست بگه گزارش ندهههههه:-$ من برای اینا زحمت می کشم