خدایان استحقار: عباس مؤذن

زندگی، از بی‌نهایت لایه‌های سحر و و جادو، از ریشه‌های حقیقت و هیولا زاده شده است. باید توانایی داشت که لایه‌های آن را به کناری زده و در ژرفای ناپیدای کائنات مست شد و از آن عبور کرد. این کار مستلزم یک فرایند تحلیلی ابدی‌، به اندازه بی‌نهایتی از مهربانی است. باید از بی‌نظمی آغاز کرد و در پیکر این هستیِ نظام‌مند وارد شد. در آن‌جاست که می‌توانی با خدایان نوری که ما را در برابر توهم تاریکی‌ها محافظت می‌کنند، ملاقات کنی. ....... خدایان استحقار/ بندگان در نازکای وجود خواب‌هایتان شکل گرفته‌اند/ بزنگاهی در اعماق کابوسی ازلی/تصویر آدمی، رؤیایی خوش بود/ خوابی خوش‌آهنگ میان کابوس‌های کائنات/ من بودم و کائنات/ آمدیم تا خداوند را به آرامش برسانیم/ تا آرام گیرند هر آن‌چه نا آرام است/ خداوندا/ تقدیر من، مکافات گناه پدرانم بود و تقدیر تو، با من بودن است/ ابدیت من، حسِ لطیف عاشقی‌ست.